مطالعه تنوع مورفولوژیک جمعیت‌های زنبور عسل سراسر ایران بر اساس روش‌های آماری تجزیه خوشه‌ای و حداقل واریانس

10.22077/jlr.2015.350

چکیده

از آنجاکه صفات فنوتیپی، تنوع ژنتیکی مستقیمی را نشان می‌دهند، هدف از این مطالعه تنوع موجود در جمعیت­های زنبور عسل که یکی از اهداف مهم در اصلاح نژاد زنبور عسل محسوب می­شود، بوده است. بدین ترتیب در پاییز 93 از کلنی­های زنبور عسل 16 استان کشور به طور تصادفی نمونه­گیری و جمع آوری گردید. گروه­بندی جمعیت­ کلنی­های مورد بررسی بر اساس صفات کلیدی مورفولوژیک با روش تجزیه خوشه­ای (PCA) و به روش حداقل واریانس وارد (WARD) مورد مطالعه قرار گرفت. از نتایج بدست آمده مشخص شد صفت طول خرطوم با طول پای جلو و طول پای عقب با همبستگی (68/0)، ایندکس b با قطر شکم با همبستگی (56/0)، و زاویه G18 با زاویه D7 با همبستگی (46/0) و همه این صفات روی بال جلو دارای سطح معنی­داری با احتمال(0001/0p< ) داشتند، که تفاوت معنی­داری بین زنبوران عسل استان­های مورد مطالعه را نشان می­دهد. توده های زنبور عسل 16 استان براساس میانگین داده­های صفات­، ضریب تغییرات (طول بال جلو، عرض بال جلو، طول بال عقب، طول خرطوم، طول شاخک، طول پای جلو، طول پای عقب، ایندکسa ، ایندکسb، قطر شکم، زاویه G18، زاویه A4، زاویه D7) به پنج گروه مجزا تقسیم شدند. بر این اساس استان­های البرز، فارس، کردستان، زنجان در گروه یک، استان­های بوشهر، لرستان، آذربایجان شرقی در گروه دوم، استان­های قزوین و همدان در گروه سوم، استان­های کرمان، اصفهان گهکیلویه بویراحمد در گروه چهار و در نهایت استان­های آذربایجان غربی، اردبیل، مازندران و گلستان در گروه پنجم قرار گرفتند. بر این اساس می­توان نتایج آنالیز PCA زنبوران عسل را در کلاستربندی به 5 گروه مجزا دسته­بندی نمود. این یافته­ها جدایی مورفولوژیک توده­های ایرانی و نژادهای خارجی را می­تواند توجیه کند.

کلیدواژه‌ها